وقتی آیان و سایان(مرغ عشق هایم) بودند هنوز.آهنگ Im not afraid by eminem را که گوش میکردم دوتایی مثل دو تا راک استار دیوانه ی از خود بیخود با تمام حنجره ی ناچیزشان آن قدر فریاد ها و جیغ های زیر میکشیدند که منتظر بودم گلویشان از هم بپاشد.عطایش را به لقای میبخشیدم.ولی باز هم تا چند دقیقه بعد تحت تاثیر افیون راک( :دی ) با همان کیفیت جیغ میکشیدند...
مدت هاست به خاطر آیان و سایان دیگر آن آهنگ کذایی را گوش نکرده ام.هیچ وقت باورم نمیشد یکی از آهنگ های einem مرا یاد قناری هایم بیندزد...
پ.ن۱: آیان یعنی در حال آمدن این اسم را من گذاشته بودم رویش.چون یکی از روز های اسفند سه سال پیش بود که تشنه و گرسنه و بی حال از دست صاحبش فرار کرده بود و توی حیاط پیدایش کرده بودیم.اسم سایان را هم صرفن بر وزن آیان گذاشتیم.
پ.ن۲:دلم برایشان تنگ شده...