ناخواسته باعث آشنایی این دوتا شده ام.لجم درآمده از دست خود خرم.هر دو لایقند واقعن.دخترک البته لایق تر است در نظرم؛مهربان و زیبا و شدیدن خودساخته.نه که پسرک نباشد.او هم عاقل و کنجکاو است و کله ش کار میکند اما به هر حال من اعصابم خط خطی است از دست خودم.حسم میگوید این دوتا هم جفت میشوند میروند به جرگه زوج های عاشق لج درآر آینه ی دق اضافه میشوند.شاید اینکه وضع اینطور مانده از همین حسادت های احمقانه ی خودم است.خاک بر سرم که به دوست های خودم حسادت میکنم.من چرا خوب نمیشوم آخر؟:||||
پس من که همه دوستام جفتی دارن نامزد میشن چی بگم؟
هیچی...